دلم به حال شترمرغ می سوزد
نه آنقدر شتر است
که بی هیچ واهمه ای
سرش را بالا بگیرد
و سر بنهد به بیابان
و نه آنقدر مرغ
که پرواز کند
موجود بیچاره ای شده
که از چرمش کیف و کفش می سازند
شیرش را می دوشند
و با او بار می برند
هرگاه قاطری دم دست نباشد
با همه عظمتش
سرش را زیر ماسه ها می کند
تا بیچارگی اش را نبینند
20/11/1391