طی شد به هزار آرزو کودکی ام
با جبر زمانه روبرو کودکی ام
ای تو! تو زمانه ی ستم پیشه بگو؛
کو خنده ی بی بهانه کو کودکی ام؟
م. مزیدی
با بغض شبی از این حوالی رفتیم
بی دلبر خویش با چه حالی رفتیم
در یاد کسی نمانده بودیم انگار
از کوچه ی عشق دست خالی رفتیم