-
شعر کوتاه ۶
چهارشنبه 16 اسفند 1391 18:16
آنگاه که زمین در غبار قرن های خواب آلود دچار توهم شد کلاه دغل بر سر نهادید و بر گذرگاه های زمین راه بستید هرگز نمی پنداشتید روزی این توهم تلخ به پایان می رسد؟ آنگاه که بر زمین به ستم می تاختید زمین در تاریک اعماق ذهنش جوانه های نازک خوابی می شکفت خوابی که می شکوفید و تا روی زمین قد می کشید و از سرزمین ما به شکوفه می...
-
شعر کوتاه ۵
چهارشنبه 16 اسفند 1391 18:14
هزاران درخت نورانی در شهرها کاشته ایم تا فراموش نکنیم خدایی را که روزی با انسانی سخن گفت ۹۱/۸/۱۸
-
شعر کوتاه ۴
چهارشنبه 16 اسفند 1391 18:13
باد، دانه های خشم ما را در سراسر جهان می پراکند و ما با فریاد تکثیر می شویم و شکوفه های آزادی هم رنگ لاله های سرخ گون در تمامی خاک های مستعد خواهند رست این بار آزادی به رنگ لاله ی سرخ ماست و تمامی خیابان ها و میدان های جهان را به آزادی تغییر نام خواهیم داد ۹۱/۴/۳۱
-
شعر کوتاه ۳
چهارشنبه 16 اسفند 1391 18:06
بر بلندای جهان ایستاده اید با فانوسی در دستانتان تا که راه بنمایید بر قافله های شب زده ی گم کرده راه ۹۱/۴/۳۱
-
شعر کوتاه ۲
چهارشنبه 16 اسفند 1391 17:50
ما خیل آورارگانیم از آن سوی بیابان های تفتیده هیچ یک از بزرگان و نیاکانمان را به یاد نداریم و دریغ از خاطره ی وطنی تاریخ ما را طوفان شن یک هزاره پیش یا بیشتر با خود برد و اینک قرن هاست در وهم سراب های بیابانی تاریخمان را از دوردستان هیچ و باد های نیستی فربه و پربار پنداریم ۹۰/۵/۱۳
-
شعر کوتاه ۱
چهارشنبه 16 اسفند 1391 17:36
کلاغان آسمان را به باد اجاره داده اند و خود سالهاست خواب روزهای برفی را می بینند ۹۰/۶/۶